بی بی خانم استرآبادی یا بی بی فاطمه استرآبادی زنی از روستای نوکنده از توابع بندرگز در استان گلستان، بنیانگذار نخستین مدرسه دخترانه در ایران و نویسنده کتاب معایب الرجال، در پاسخ به کتاب زن ستیزانه تادیب النسوان، از پیشگامان احقاق حقوق زنان و از اولین فعالین حقوق زن در ایران بود. حدود ۳۰ درصد از قوانینی که اکنون در حمایت از زنان در قانون اساسی کشور ما وجود دارد، حاصل تلاش های بی بی خانم استرآبادی در بیش از یک قرن پیش است.
بی بی خانم استرآبادی در سال ۱۲۳۶ خورشیدی در روستای نوکنده به دنیا آمد. پدر او، محمدباقرخان استرآبادی، ملقب به شیرکُش، جنگجویی دلاور و سیاستمداری با تدبیر و از مقربان ناصرالدین شاه قاجار بود. مادر او خدیجه ملاباشی، جز معدود زنان باسواد آن دوران، و از ندیمه های حرمسرای شاه بود که به کار آموزش و تربیت کودکان درباری نیز مشغول بود.
بی بی خانم استرآبادی در سن ۲۲ سالگی، با وجود مخالفت های مادر خود، با مردی از قفقاز ازدواج کرد و بسیار به او عشق می ورزید. او هفت فرزند به دنیا آورد، حسنعلی وزیری، نقاش و پیکرتراش برجسته ایرانی، پیرو سبک رئالیسم و از نخستین شاگردان هنرکده کمال الملک یکی از فرزندان او بود. خدیجه افضل وزیری، فعال حقوق زنان و روزنامه نگار، و همچنین علی نقی وزیری، مشهور به کلنل وزیری از موسیقی دانان و آهنگسازان برجسته ایران، مبدع شیوه ای برای نت نویسی و شیوه تدوین ردیف، از دیگر فرزندان بی بی خانم استرآبادی بودند.
بی بی خانم با هدف آموزش دختران از پابرخواست و پس از تلاش های فراوان موفق شد نخستین مدرسه دخترانه ایران را با نام «مدرسه دوشیزگان» در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی (دوران مشروطه) تاسیس کند. تاسیس نخستین مدرسه دختران در ایران با موجی از مخالفت ها، حتی در بین مشروطه خواهان روبرو شد. یکی از روحانیان پای منبر گفته بود: بر این مملکت باید گریست که در آن مدرسه دوشیزگان باز باشد. امام جماعت مسجد عبدالعظیم نیز گفته بود: کلمه دوشیزه شهوت انگیز است، وای بر ملتی که مدرسه دوشیزگان داشته باشد! در نهایت، پس از اعتراضات فراوان که در یکی از آنها حتی بخشی از مدرسه، که در حقیقت منزل بی بی خانم بود به آتش کشیده شد، مدرسه به مدت یک سال تعطیل شد، اما دوباره با شرایطی جدید فعالیت خود را آغاز کرد. در این مدرسه به دختران ادبیات، ریاضی، و عربی آموزش داده میشد.
اما کتاب معایب الرجال، در رد کتاب تادیب النسوان نوشته شد که در آن فردی ناشناس، احتمالا از شاهزادگان قاجار، به مردان پند و اندرزهایی برای تربیت زنان می آموخت. از آن جمله:
زن مانند کودک باید توسط مرد تربیت شود/ زن نباید از مرد چیزی بخواهد، مگر آنکه مرد خودش لطف کند/ زن باید در تمام زندگی شرمنده و خجول باشد، جز در رختخواب/ زن موقع غذا خوردن نباید حرف بزند و جواب کسی را بدهد/ زن باید مانند افراد بیمار، آرام، کند و بدون شتاب راه برود.
بی بی خانم در کتاب معایب الرجال ضمن برشمردن معایب مردان و رد مبرا بودن آنان از نقص، به زنان می آموزد چگونه با مردان، بخصوص همسران خود رفتار کنند. بی بی خانم جایی در این کتاب درمورد سکوت زنان در هنگام غذا خوردن میگوید: چنین گفته که باید زن در سرخوان و در زبر سفره نان دو زانو نشیند و سه انگشتی غذا بخورد و حرف نزند و صدا نکند و جواب کسی را نگوید. یعنی لال بازی در بیاورد. از روی مروت و انصاف بنگرید زمانی که با چندین طفل کوچک و بزرگ بر سر خوان و سفره نان این قسم رفتار عیان نمایند دیگر آن اطفال بر سر سفره ظرفی باقی می گذارند یا فرصت به کسی در غذاخوردن می دهند؟
یا جایی دیگر در کتاب گفته شده: خواهران گوش به پند و اندرزهای نویسندگان تادیب النسوان و افرادی از این قبیل ندهید. این مربیان زنان که خود را نادره دوران می دانند بهتر است که به اصلاح صفات رذیله خود برآیند، آنان می دانند که این نصایح برای تادیب ما نیست و برای اثبات ظالم بر مظلوم است، این مربیان نه تنها برای ما کاری انجام نداده اند که مملکت را هم به نیستی کشانده اند، ما که در حرم اندرون و کنج مطبخ بودیم، پس این همه فساد را اینان برپا کردند.
بی بی خانم استرآبادی، زنی باسواد، اهل مطالعه، با دستخطی خوش و بیانی نیکو بود، او برای احقاق حقوق زنان تلاش های زیادی کرد، مخالفت ها و تمسخرها و تهمت های بسیاری شنید. اما به راه خود ادامه داد تا جایی که اکنون ما او را به عنوان طلایه دار احقاق حقوق بانوان در کشورمان یاد می کنیم.